آخرین مطالب
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان تحقیق و مقاله webloglovely11@yahoo.com انسان، بیتردید در حیات اجتماعی خویش از عوامل متعددی تأثیر پذیرفته و خود نیز در یک تعامل دایم با آنها بر روی محیط اطراف خود اثر گذارده است. در این میان، گاهی برخی از عوامل محیطى، در یک درگیری دایم با انسان چنان ذره ذره او را تحت تأثیر قرار میدهند که وی را از مسیر حرکت طبیعی خویش خارج ساخته، و دچار اختلالهای رفتاری میکنند، و او را نگران میسازند. حتی ممکن است این نگرانی از روح و روان او به جسمش سرایت کند و وی را دچار اضطراب دایم نماید، تا جایی که آرامش زندگی از او سلب شود. افراد زیادی همه روزه به این بلای خانمانسوز گرفتار میشوند و آرام و قرار خویش را از دست میدهند و به مرگ تدریجی گرفتار میآیند. نگاهی به آمار و ارقام منتشر شده از سوی نهادهای پزشکى، روانشناسی و…به وضوح این خطر را به ما گوشزد میکند. با کمال تأسف میبینیم میزان شیوع بیماریهای روانى، به خصوص اضطراب، روز به روز در جوامع مختلف رو به گسترش است و هر روز، انسانهای بیشتری به ورطة این گرداب میافتند. فروید1 معتقد است اضطراب کنونی جهان، بهایی است که بشر امروزی بابت تمدن میپردازد.2 بنابراین، باید دربارة اضطراب که یک بیماری روانی است و بیشتر از بیماریهای روانی دیگر شیوع دارد، تحقیقی صورت گیرد و عوامل آن، شناسایی شده و با از بین بردن زمینههای به وجود آورنده این عوامل، اضطراب را نابود کرده یا دستکم کاهش داد. در این راستا هر کدام از مکاتب روانشناسی راه حلهایی ارائه کردهاند. اهمیت این بحث وقتی در جامعهای یک بیماری شایع شود، همه در صدد چارهجویی برای درمان و پیشگیری از شیوع آن هستند. حال هر چه این بیماری بر روح و جسم افراد آثار مخربتری داشته باشد، درمان آن ضروریتر به نظر میرسد. شایسته است همگان با شناختی دقیق از این بیمارى، عوامل زمینهساز آن را از بین ببرند و برای درمان آن، بکوشند. مفهوم اضطراب در مکتب تحلیل روانى، نقش برجستهای دارد. فروید اضطراب را «درد روانی» نامیده است؛ یعنی همانگونه که اگر بدن دچار زخم، التهاب و بیماری شود، اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر میگردد، اگر فرد دچار مشکل روانی شود، اولین نشانه آن به صورت اضطراب جلوهگر میشود. پس اضطراب علاوه بر آثار روانى، خود مهمترین عامل بروز بیماریهای روانی دیگر محسوب میشود. اضطراب، یک پدیده جهانی است؛ از آن بابت که امروز در دنیای معاصر، میلیونها مرد و زن و پیر و کودک را مییابید که از این ابتلا رنج میبرند. شیوع این بیماری و دامنگیر بودن آن، بر اهمیت تحقیق میافزاید. این شیوع، به گونهای است که حتی برخی با مراجعه به پزشکان عمومى، خواهان رهایی از این حالت روانی هستند. براساس یک بررسی 0 درصد از مراجعان به پزشک عمومی از اضطراب در عذابند. پس شیوع اضطراب، داشتن آثار مخرب بر روح و روان و حتی جسم افراد، و بروز آن در همة سنین، از عواملی هستند که زمینه را برای یک پژوهش در این رابطه فراهم میکنند. از طرفی ادعای جامعیت اسلام و داشتن سخن جدی در زمینه علوم انسانى، ضرورت تحقیق را در حوزه تفکر اسلامی روشن میسازد؛ از این رو با احساس چنین نیازى، بر آن شدیم تا گامی هر چند کوتاه در این زمینه برداریم. از خدای متعال توفیق در این راه را خواهانیم. تعریف اضطراب قبل از تعریف اصطلاحی اضطراب، به معنای لغوی آن میپردازیم: 1. معنای لغوى اضطراب واژهای عربی و مصدر باب افتعال است. حیران و سرگردان بودن ، حرکت، زیاد رفتن در جهات مختلف (رفت و آمد کردن ) از جمله معانیای است که کتابهای لغت برای اضطراب بیان کردهاند. فرقی که بین حرکت و اضطراب مطرح شده این است: در اضطراب، همیشه یک حالت منفی و کراهت وجود دارد؛ ولی در حرکت، چنین حالتی نیست. اضطراب در فارسی معادل پریشان شدن، لرزیدن، سراسیمگى، بیتابى، نگرانى، آشفتگی و دغدغه و…میباشد.10 در انگلیسی احساس ناراحتی و ترس معنا شده است. در یک جمع بندی میتوان اضطراب را از نظر لغت، به حرکت و عدم سکون و آرامشی معنا کرد که همراه ناخوشایندی و کراهت است. حال باید دید روانشناسان برای اضطراب چه تعریفی ارائه کردهاند. 2. معنای اصطلاحى دست یافتن به تعریفی دقیق از اصطلاح اضطراب دشوار است. اکثر نظریهپردازان با لانگ12 (8691) موافقند که اضطراب، یک مفهوم فرضی یعنی نوعی تصور است که وجود خارجی و عینی ندارد؛ ولی در تفسیر پدیدههای مشاهدهپذیر میتواند مفید باشد. هر یک از نظریهپردازان با دیدگاه خاص خود درباره اضطراب سخن گفتهاند؛ به گونهای که جمع بین آنها دشوار است. برخی از آنها بدون ارائه تعریف خاصی از اضطراب، فقط به توصیف حالات اضطرابى، دستهبندی و بحثهای سببشناسی دربارة آنها پرداختهاند. ما برای روشن شدن معنای اضطراب و طولانی نشدن بحث، ابتدا چند تعریف را ذکر کرده، و سپس به ارکان و عناصر اصلی که در بعضی از تعریفها آمده است - تحت عنوان ویژگیهای اضطراب - اشاره میکنیم. در نهایت نیز پس از جمعبندی تعاریف، تعریفی از اضطراب ارائه میدهیم. برخی از مؤلفان سعی کردهاند به گونهای اضطراب را تعریف کنند که به برخی از آنها اشاره میکنیم. ـ ناراحتی در عین حال روانی و بدنیای که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناامنی و تیرهروزی قریب الوقوع در آدمی به وجود میآید. ـ اضطراب، احساس رنجآوری است که به یک موقعیت ضربهآمیز کنونی یا انتظار خطری که به شیئی نامعین وابسته است. ـ ترسی که در اثر به خطر افتادن یکی از ارزشهای اصولی زندگی شخص ایجاد میشود. ـ سازمان بهداشت جهانى، حالت اضطراب را مجموعهای از تظاهرات عضوی و روانی تعریف میکند که نتوان آن را به خطر مشخصی نسبت داد و علایم آن به صورت حمله و یا حالت مداومی باشند. ـ اضطراب، به منزلة حالت هیجانی توأم با هشیاری مستقیم نسبت به بیمعنایى، نقص و نابسامانی جهانی است که در آن زندگی میکنیم. ـ دلهره و اضطراب، چیزی جز یک ترس مزمن و بادوام نیست. اگر انگیزهای باعث ترس در شما شد و این ترس هفتهها و ماهها ادامه یافت، شما از اضطراب رنج میبرید.
ویژگیهای اضطراب با استفاده از بعضی تعاریف میتوان برای اضطراب، ویژگیهای زیر را ذکر کرد: الف) حالت نگرانىای است همراه انتظار خطری که در آینده به وقوع میپیوندد. ب) حالتی رنجآور و ناخوشایند است. ج) منبع اضطراب غالباً مبهم است. د) اضطراب، همراه برخی از علایم و نشانهها است. رابطة اضطراب و ترس در برخی تعاریف اضطراب، ترس ذکر شده بود. این، بیانگر رابطة نزدیک بین این دوحالت روانی است. این رابطه به حدی است که برخی این دو را چون دو لغت مترادف از یک ریشه و یک خانواده به کار میبرند. حال برای روشن شدن موضوع ابتدا باید ترس را تعریف کرده و بعد به مشترکات و تفاوتهای آن دو اشاره کرد. ترس عبارت است از: حالت عاطفی بسیار پیچیده و نیرومندی که با بسیاری از علایم اضطراب، از جمله ضربان قلب و نبض، التهاب معدهاى، عدم تمرکز اندیشه، سرگیجه، سردرد، انقباض شدید عضلات همراه است. با توجه به این تعریف، به این نکته پی میبریم که بین ترس و اضطراب، مشترکاتی وجود دارد. مشترکات اضطراب و ترس الف) واکنش روانی فرد مقابل خطر: اضطراب و ترس، هر دو واکنش روانی شخص مقابل خطر هستند. ب) برخورداری از عوارض فیزیکی و جسمى: هر دو دارای عوارض فیزیکی و جسمی مشابهی مثل لرزش دست، عرق کردن، تند شدن ضربان قلب و نفس نفس زدن هستند. ج) علامت هشدار دهنده: در جایگاه یک علامت هشدار، اضطراب را میتوان اساساً هیجانی نظیر ترس شمرد.
تفاوتهای اضطراب و ترس این دو حالت روانی دارای مشترکاتی هستند و چه بسا در مواردی قابل انطباق برهم باشند؛ اما در واقع، این دو نوع بیماری جدا از هم هستند. طبق قاعده روانپویایى، تفکیک ترس و اضطراب از نظر روانشناسی قابل توجیه است. هیجانی که شخص موقع عبور از عرض خیابان با نزدیک شدن سریع یک اتومبیل احساس میکند با ناراحتی مبهمی که از ملاقات افراد ناآشنا، در موقعیت غیر معمول به شخص دست میدهد متفاوت است. تفاوتهایی که میتوان برای این دو مقوله نزدیک به هم ذکر کرد عبارتند از: الف) تفاوت از جهت منبع و منشأ: عمدهترین تفاوتی که میتوان بین اضطراب و ترس قایل شد، این است که منبع و منشأ آنها فرق میکند. اضطراب مستلزم مفهوم ناایمنی یا تهدیدی است که شخص، منبع آن را به وضوح درک نمیکند؛ اما ترس به احساسی پوشش میدهد که مقابل یک شیء که خطرناک محسوب میشود، به وجود میآید. به همین دلیل، اغلب روانشناسان، ترس و اضطراب را از هم متمایز نموده و دربارة آن دو، در دو مقوله جدا از هم بحث کردهاند. به گونهای دیگر میتوان گفت: ترس واکنش به تهدیدی معلوم، خارجى، قطعی و از نظر منشأ بدون تعارض است؛ اما اضطراب، واکنش مقابل خطری نامعلوم، درونى، مبهم و از نظر منشأ، همراه تعارض است. ب) تفاوت از جهت زمان: ترس، از یک موقعیت معلوم و اغلب متکی به زمان حال است و اضطراب ممکن است متوجه گذشته و آینده باشد. ج) تفاوت در عامل خطر: ترس، عامل خطرش در خارج است؛ ولی اضطراب عامل خطرش شرایط درونى خود شخص است. د) تفاوت در کیفیت دفاع: در هنگام ترس، وجود انسان یک کیفیت دفاعی پرتحرک، مثبت و فعال پیدا میکند؛ ولی در حالت اضطراب، یک کیفیت روحی مأیوس، بیدفاع و ناتوان در او ایجاد میشود. هـ) تفاوت از جهت مدت: ترس، معمولاً عمر کوتاهی دارد؛ ولی نگرانى و اضطراب غالباً مدت طولانیتری دارند و سلامتی را مختل میسازند0برخی گفتهاند: ترس به طور ناگهانی پیدا میشود؛ ولی اضطراب ممکن است در مدت زمان طولانی پدید بیاید و سالها ادامه داشته باشد. البته باید توجه داشت برخی از این تفاوتها، ممکن است در همة موارد صحیح نبوده و به مورد خاص توجه داشته باشد. آنچه به عنوان یک فرق اساسی بین این دو مقوله ذکر کردهاند، همان نامشخصبودن منبع نگرانى در اضطراب و معلوم بودن آن در ترس است. رابطه اضطراب با فشارهای روانی (استرس) اضطراب با استرس که همان فشارهای روانی است، یک رابطه متقابل دارد. اضطراب، یک نوع پاسخ هیجانی است که وجه مشخصه آن، احساس ترس، بیم، و تنش فیزیولوژیک میباشد. اضطراب، از جمله پاسخهای رایج به استرس است. شایسته است قبل از بیان تأثیرات این دو حالت روانی بر همدیگر، تعریفی از استرس ارائه کنیم: استرس، حالتی است که در آن، ارگانیزم در اثر وجود عوامل یا شرایطی که مکانیسمهای حیاتی او را مورد تهدید قرار میدهند، دچار عدم تعادل میشود. حال که تعریف استرس مشخص شد به رابطه این دو میپردازیم: برخی رابطه این دو حالت روانی را این چنین بیان کردهاند: نشانههای جسمی اضطراب، از فشار روانی ناشی میشود. گاهی منشأ اضطراب فشار روانی مزمن است که در طول زمان زیادی پدید میآید و گاهی هم از فشارهای روانی ناگهانی سرچشمه میگیرد برای مثال، داشتن یک نوع زندگی فشارزا در طول مدتی زیاد، باعث اضطراب همیشگی میشود. به این معنا که اگر این فشار روانى به مدت طولانی در زندگی افراد باشد، خود منجر به اضطراب میشود. در این حالت، معمولاً منبع استرس که باعث اضطراب میشود مشخص است. گاهی از جهت برخی از علایم درونى و بیرونی که برای شخص در حالت استرس بروز میکند، میتوان به ارتباط نزدیک این دو حالت روانی پی برد. عامل استرسزا، گاهی میتواند باعث نگرانى، ترس، یا آشفتگی فکری ما شود. ما معمولاً در این حالت، واکنشهای فیزیولوژیک درونى بارزی از خود نشان میدهیم: به هم خوردن معده، افزایش ضربان قلب یا سفت شدن عضلات. ممکن است علایم جسمانی بیرونی نیز دیده شوند که موجب میشوند شخصِ دچار استرس، عرق کند، بلرزد یا تنگی نفس پیدا کند. پس میتوان چنین نتیجه گرفت: استرس و اضطراب با یکدیگر رابطهای تنگاتنگ دارند. اضطراب هم میتواند ناشی از استرس باشد و هم میتواند منبع استرس شود. اضطراب یکی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد.
انواع اضطراب برای اضطراب میتوان انواع و اقسامی بیان کرد. در اینجا ما به برخی انواع آن اشاره میکنیم؛ اضطراب از جهت زمان میتواند دارای دو نوع مزمن و موقت باشد: مزمن: اضطراب مزمن به صورت یک ناراحتی کم و بیش دایم در سطح روانى، جسمانی یا ارتباطی آشکار میشود. اضطراب مزمن میتواند به شکل ظاهری احتراز از دیگران یا بیتوجهی نمایان شود؛ واکنشهایی که باید برای اطرافیان به منزلة علایم هشدار دهنده به حساب آیند. موقت: اضطراب موقت در خلال بیماریها، جراحیها یا پارهای از عارضههای توأم با تب ظاهر میشوند؛ معمولاً در اوج بیماری بروز میکنند و پس از پایان بیماری و حتی پیش از پایان آن (در صورتی که بیماری طولانی باشد) از بین میروند. از نظر تناسب با خطر، اضطراب را میتوان به دو نوع طبیعی و عصبی تقسیم کرد: طبیعى: اضطراب، اگر ناشی از یک خطر موجود باشد و با از میان رفتن این خطر از بین برود، طبیعى تلقی میشود. این، اضطرابی است که غالب افراد دارند و چه بسا لازمة زندگی باشد. عصبی(غیر طبیعى): اگر شدت اضطراب با اندازة خطر هیچ تناسبی نداشته باشد یا بدون وجود یک خطر عینی و واقعی به وجود آید، در این صورت واکنش در برابر خطر غیر طبیعى تلقی میشود. باید گفت مرزبندی دقیق بین اضطراب طبیعى و غیر طبیعى کار دشواری است؛ اما میتوان این گونه بیان کرد که بیمارانی که از اضطرابهای عصبی رنج میبردند، بی آن که خطری فوری در کار باشد مضطرب میشوند.
نظرات شما عزیزان: جمعه 24 آذر 1391برچسب:نقاب آرامش/نگرش دینی به عوامل و راههای پیشگیری و درمان اضطراب,اضطراب,درمان اضطراب,تحقیق و مقاله, :: 17:37 :: نويسنده : فاطمه زاهدی
|